اقامتگاه شیطان (داستانی واقعی از یک خانه که در ان ارواح سرگدان بوده)

سلام دوستان این داستان واقعی که میخوام براتون بگم خیلی زیاد نیست خلاصش کردم وقایع این حادثه مربوط به سال 1985 هستش اگر دل گنده و نترسی دارید به این داستان واقعی گوش کنید البته اینم بگم که میتونید به گوگل مراجعه کنید و اطلاعات بیشتری از این ماجرا پیدا کنید حتی فیلم های زیادی هم درباره این حادثه ساخته شده

شروع :

یک روز گرم افتابی در یک شهر زیبا 7 نفر از اعضای یک خانواده به یک خانه در یک شهر در امریکا مهاجرت میکنن و از خانه خود بسیار راضی هستن اما انگار مشکل وجود داشت پسر بزرگ خانواده به اسم جک زیاد از خانه راضی نیست ولی بخاطره پدر و مادر و دو خواهر و برادرش چیزی نمیگوید دقیقا ساعت 3:15 دقیقه شب صدا گلوله تمام شهر را فرا میگیرد مرد حیرت زده شده بودن چون این صدا از خانه جکسون میامد همان خانواده 7 نفره تازه وارد صبح روز بعد که پلیس به حادثه رسیدگی میکردند اخبار ان همه جا فاش شد پسر بزرگ خانواده جک جکسون همه خانواده خودش را به ضرب گلوله و در خواب از پا در اورده بود او حتی به خواهر ها و برادرش هم رحم نکرده بود و انها را هم در خواب کشته بود پس از دستگیری جک او لب به اعتراف گشود و گفت نیرو های عجیبی در خانه بود که به من میگفت اینکارو انجام بدم هنوز پلیس متوجه نشده بود انگیزه کار جک از چه بود در نهایت دادگاه 50 سال حبس ابد بدون ازادی مشروط برای جک اجرا کرد و جک روانه زندان شد و پرونده بسته شد اما داستان به همینجا ختم نمیشود بعد ان ماجرا خانواده جدیدی وارد این خانه شدند شب اول بود که انها صدا های عجیبی در خانه شنیدند و درست در ساعت 3:15 دقیقه شب انگار زلزله در خانه افتاده بود و تمام در و پنجره ها تکان میخورد و صدای بچه میامد و شیر های اب باز و بسته میشدند انقدر انها وحشت زده شده بودند که همان شب اول از خانه فرار کردند بدون اینکه وسایل خود را از انجا ببرند همه چیز در خانه انها دست نخورده بود و انها بقدری وحشت زده بودند که بدون اینکه نگران مال خود باشند از خانه فرار کرده بودند صبح روز بعد این ماجرا در سراسر امریکا پخش شد و از همان موقع بود که اسم خانه ارواح بر روی این خانه خورد همینو بگم که بعد از اون ماجرا اتفاق های عجیبی افتاد خیلی ها برای احضار ارواح به ان خانه رفتند اما چیزی دستگیرشون نشد خیلی ها هم تلاش کردند که با ارواح ان خانه صحبت کنن اما انها هم چیزی دستگیرشون نشد در نهایت بعد از این همه اتفاق شایعه هایی درست شد بعضی از افراد متخصص و بر رفتار های فردی نظریه ایی بر این خانه دادند گروه اول گفتند که این واقا در خانه رو ح است و بخاطره این انها سرگردان هستند چون در حق انها بی انصافی شده ولی گروه دیگه ایی میگفتند که خانواده میرندا دروغ میگفتند و هیچ روحی در خانه نیست چون انها فهمیده بودند که قبلا جنایتی در این خانه رخ داده بخاطره همین انها میخواستند از فرصت استفاده کنند و پول به جیب بزنند ولی گروه دیگه ایی هم میگویند انها دروغ نمیگن ولی روحی هم در خانه نیست انها چون وقایع قبلی این خانه را شنیده بودن توهم بر داشتند ولی این گروه باید سه مسعله را حل کند

سوال اول : پیتر پدر خانواده در رخت خواب خود ناگهان از خواب بیدار میشود و اجاسمی را میبیند که دور او میچرخند و صداهای عجیبی در اطراف خود حس میکند.

جواب : به نظر یک روان شناس باترجه : این عمل خیلی طبیعی هستش انسان وقتی در خواب هست اونم خواب عمیق وقتی ناگهان از خواب بیدار میشود درواقع بین خواب و بیداری میماند یعنی در ان لحضه هم خواب است هم بیدار پس میتواند خواب هایی را ببیند و درحالی که بیدار هست پس میتواند تصاویری ببیند که مربوط به خواب ان هست

سوال دوم : حرف زدن دختر بچه 6 ساله او با یک موجود خیالی به اسم جیمز (جیمز پسر کوچکتر خانواده جکسون بود)

جواب: مورگان فیچر متخصص رفتار های اجتماعی : خوب باید گفت که بچه ها همیشه در عالم خیالات به سر میبرند حال اگر به این بچه گفته شود که در این خانه اتفاق وحشتناکی افتاده است اونوقت توهم این بچه دوبرابر میشود و شخصیتی رو از خودش میسازد

سوال 3 : حرکت اجسام نامریی بر روی کف خانه و صدای های عجیبی مانند ترق ترق پیچیدن در خانه

جواب : سام اولد من متخصص روانشناسی و رفتار های اجتماعی : در این موضوع خیلی جواب ساده و روشن هست شما فرض کنید خانه ایی وجود داره قدیمی خوب طبیعی هست که تمام خانه صدا کند چون ساخت خانه قدیمی بود و چوبهای این خانهبر اثر انبساط و انقباط محیط و اب هوای موجود از خود صدا تولید میکنند و بنظرم این موضوع شکی ایجاد نمیکند که اصلا ربطی به موضوع روح ندارد.چون روح اصلا جسم نیست و وزن ندارد که بخواهد بر یک جسم فشار وارد کند .


خوب دوستان این از این داستان البته من کلی خلاصش کردم ولی شما میتونید فیلم کامل اونو از نت دان کنید اما یک چیز من یک سوال از شما دارم در اخر این تایپیک سوال : ایای بنظرتون خانواده پیترسون دروغ میگفته یا واقا این خانه از ارواح سرگردان خانواده جکسون احاطه شده بود یا اینکه انها دچار توهم افراطی شده بودند؟ویا اینکه جک یک فرد روانی بود که خانواده خودشو کشته بود و اصلا ربطی به نیرو های عجیب ندارد؟